آیا اجازه می دهی تو را معنا کنم؟
با شعرها و نغمه ها هم نوا کنم؟
آیا اجازه می دهی وقت خندیدنت
آرام و بی صدا تو را تمنا کنم؟
آیا اجازه می دهی آنگاه که می روی
خاک ره و قدمت را توتیا کنم؟
آیا اجازه می دهی وقت تنهاییم
من از زمانه شکایت این روزها کنم؟
آیا اجازه می دهی محبوب قلب من
من نیز با قدمت ترک دار فنا کنم؟؟؟!
سلام
ممنون از نظرت
این دوبیتی ها یه بار نظارت شده توسط یکی از دوستانم
و مشکل وزن و عروض نداره
ولی خب اگه به نظر شما دل نشین نیست دیگه از بی ذوق بودن شاعر (خودم) هست ...
این شعر هم که نوشتی
بسیار زیبا بود
البته من خودم در وزن و عروض تخصصی ندارم
که بخوام در این مورد نظری بدم ولی در مورد مضنون
شعر باید بگم که پر معنا و دلنشین بود
موفق باشی
سلام
من قصد جسارت نداشتم
به هر حال شما استادید
مرسی که اومدین
سلام
چرا واقعا نهایت بی انصافیه
معذرت
گفتم شاید فراموشم کردی
مثل همیشه زیبا مینویسی
سلام آمنه جونمممممممممممممم
شناختی ؟
بابا منم دیه ..........پارتیزان.
شه خبرا؟ کبفت کوکه؟دماغت شاقه؟
ایول این آپ امروزت خیلی پرمعنا بود و جالب.
پیش منم بیا عسییییییییییییسممم.
به قول بعضیا:قررررررربوووووووووستتتتتتتتتتتتتت.
باباباباباباباباباباباباباباباباباباباباباباباباباییییییییییییییییییییییییییییی
بوس یه عالمه
هرچی آرزوی خوبه مال تو.
سلام دختر خاله
مضمون شعر زیبا بود .
تو قبلن نثر روانی داشتی ، چرا نثر نمی نویسی؟
آمنه جان سلام!
یه دنیا ممنون از لطفت که با همه بی وقتی های من، بازم ازم دریغ نمی کنی...
یه مدته که چه با خوشی چه با غم سخت بهم میگذره و اصلاْ رو فرم نیستم و برای همینه ترجیح میدم با کار سر خودم رو گرم کنم و از صبح تا نزدیکای تاریکی شب تو تحریریه سر خودم رو با اخبار یز و درشت گرم میکنم...
در ضمن ADSL خونه هم یه هفته ایه قطع شده و خدا وکیلی سخته که با دایال آپ بیام وبلاگ بازی...البته شما که مارو شرمنده کردی و دیگه نتونستیم نیایم برای عرض ادب...
در هر صورت دلنوشته ات مثل همیشه برام دل نشین بود و امیدوارم که من از کامنتهات اشتباه برداشت کرده باشم و هوای دلت ابری نباشه....
دعاگوی صفای قلبت هستم عزیز!
خوش باشی!
یاحق! التماس دعا!
سلااااااااااااااااااااااااام
مگه میشه تو رو فراموووووووووووش کرد .... تو چرا آپ میکنی خبر نمیدی .... در ضمن تو این هفت نفرم بی سر و صدا آپ میکنی و بی سر و صدا هم میری و میاااااااااااااااای .... تو معلومه چته ... این آپتم قشنگ بود ... ما که لذتش رو بردیم .... آپ قبلی هم خوشگل و کوتاه و مختصر و مفید بود ... آپ تو این هفت نفرتم همونطور که گفته بودم حرف نداشت ... دیگه امری فرمایشی .... فعلااااااااااااااااااااااااااااااااااا
غربوووووووووست
دل من با دلت افسانه عشق
چشم من دید در آن چشم سیاه
نگهی تشنه و دیوانه عشق
یاد آن بوسه که هنگام وداع
بر لبم شعله حسرت افروخت
یاد آن خنده بیرنگ و خموش
که سراپای وجودم را سوخت
رفتی و در دل من ماند به جای
عشقی آلوده به نومیدی و درد
نگهی گمشده در پرده اشک
حسرتی یخ زده در خنده سرد
آه اگر باز بسویم ایی
دیگر از کف ندهم آسانت
ترسم این شعله سوزنده عشق
آخر آتش فکند بر جانت
ممنون که اومدی گلم.لیننننکیدمتتتتتتتت.
بابای بای بوس
سلام
واقعا فوق العاده بود
باورم نمیشه که همچین شعریو تو یه وبلاگ ساده میخونم
خیلی قشنگ بود خیلی
به منم سر بزن.
سلااااااااااااااااااااااااام
کم پیدایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آپ آپ آم من
لای لای لالای لااااااااااااااای
سلام
شعرقشنگی بود.
ممنون از نظرتون.
نه عزیزم!
اجازه بی اجازه!
( از این شکلکا نداری چرا؟!؟!؟ خواستم شکلک زبون رو بذارم!)
سلام
ممنونم که اومدی بدون اینکه بهت بگم
موفق باشی
منتظر کارهای قشنگت هستم
وا!!!!!!!!!!!!!
یعنی نباید می اومدم؟!
مرسی
شعرای خوشگلی گفتید